آموزش سناریو نویسی جنائی

مقاله : اصول نگارش و محتوی سازی فرهنگی  در سناریو جنائی

الیزا سعیدی[1]

ایمیل : Dr.elizasaidi@gmail.com

چکیده :

ژانر سناریو جنائی یکی از پرطرفدارترین ژانر های سینمائی و تلویزیونی در تمام دنیاست که خواسته یا ناخواسته،مخاطبان سنی گوناگونی دارد . جنایت، در واقع کلام، از ابتدای خلقت انسان تا کنون، با وجود اعمال مجازات های سنگین ادامه دار، بوده است. اعمال قانون خشن و سخت بدون در نظر داشتن چرایی وقوع آن نیز، تا به امروز کار ساز نبوده و آنچه امروز برای کنترل این فعل به آن رسیده ایم، فرهنگ سازی درست از بدو تولد برای انسان هاست؛ بهترین ابزار درونی سازی فرهنگ هم، بدون تردید هنر است؛ چرا که مستقیم و بدون واسته با ادراک انسان سرو کار دارد.پردازش صحیح به فرهنگ سازی هنری، احتمال خطای ادراکی را کاهش داده و تربیت فرهنگی نهادینه می­شود. در اعصار گذشته رقص، حجم  ، نقاشی، موسیقی ، شعر و ادبیات( نقالی) و نهایتا تئاتر جزوتاثیر گذار­ترین هنرها بر روی ادراک آدمی بوده است؛ در واقع شش هنر از هفت هنر تا قرن 21 . با حضور فعال هنر هفتم ، بیشترین جایگاه تاثیر پذیری را سینما و تلویزیون و حتی تئاتر به خود اختصاص داده اند. ستون های سازه بزرگ سینما،  بر قلم نویسندگان آن استوار است . کارگردان اساسا کار معمار را ، از روی نقشه ای که نویسنده به دست  آن داده انجام می دهند. سینما باید یک صنعت فرهنگ ساز باشد والا تاثیرات مخرب و جبران ناشدنی بر پیکره جامعه وارد می آورد . فرهنگ سازی و فرهنگ آموزی بر اساس درایت نویسنده و قدرت قلم او توسط سینما به جامعه منتقل می شود و اگر این کار را به درستی انجام دهد، قطعا مخاطب، آن فرهنگ را دریافت و خواهد پذیرفت .در این مقاله اصول نگارش و محتوی سازی فرهنگی در فیلمنامه جنائی مورد بررسی قرار می گیرد؛ اینکه یک داستان جنائی چگونه می تواند با حفظ هیجان و کیفیت، مخاطب را به  پرهیز از خشونت دعوت نموده و عواقب خشونت گرایی را برای وی روشن کرده و او را  دعوت به روان سنجی و روان تعلیمی نماید؛ تا از  بروز جنایت در جامعه جلوگیری شده و بستر لازم برای امنیت فراهم شود.

واژگان کلیدی:   اصول نگارش، محتوی سازی فرهنگی ، سناریو جنائی

مقدمه :

امکان کنجکاوی مخاطره آمیز و گرایش به هنجار شکنی در وجود تمام انسان ها بوده و هست و کنترل آن، گاهی در دست خود اوست و گاهی بر اساس فرهنگ پذیری نادرست و یا بیماری روانی به صورت یک رفتار طبیعی در وی ایجاد می شود.

اساسا رفتارهایی که  مخالف با قوانین جامعه است رفتار جنایی نامیده شدند . این رفتار خود، نوعی رفتار اجتماعی است. چون در جامعه رخ داده پس جزئی از آن است ( baron & byrn – 1987 – p 11). جزئیکه می تواند همچون سرطان کل جامعه را درگیر خود سازد . کنترل وقوع جنایت در واقع کلام، از ابتدای خلقت انسان تا کنون چندان موفق نبوده ؛ اعمال قانون خشن و سخت بدون در نظر داشتن چرایی وقوع آن نیز کار ساز نبوده و آنچه امروز به آن رسیده ایم، اعمال فرهنگ سازی درست از بدو تولد برای انسان هاست که می تواند این فعل را در چهارچوب سخت خود قرار دهد و به تربیت بکشاند ؛ فرهنگ سازی، اساسا وظیفه ای است  که از خانه شروع شده و به مدرسه و سپس جامعه منتقل می شود . بهترین زبان گویای جامعه، در حال حاضر جایی است که انسان از نظر روانی احساس امنیت می کند و ساعاتی از روز را برای استراحت و تفریح به خود اختصاص می دهد . انسان هایی که معمولا دوست ندارند پای نصیحت کسی بنشینند و دائم برای سرگرم نگه داشتن روان خود، خواسته یا ناخواسته به دنبال هفت هنر می روند .

 موسیقی، تلویزیون ، برخورد تصادفی با تابلو های نقاشی در سطح شهر و کوچه و بازار وصنایع دستی و عکس و  صفحاتی که حاوی این مطالب در محیط های مجازی هستند و ظاهرا از آنها می گذرند اما تصویر آنها مدام جلو چشمانشان قرار می گیرد (سعیدی، 1395: 2).

اثر هنری، اگر بر مبنای اصالت فرهنگ آموزی ساخته شود، با یک نگاه هم می تواند تاثیر خود را بگذارد و نیازمند تحلیل های موشکافانه نیست . اساسا هنر، پیامی است از  روح هنرمند خلاق که در اصل، به روان مخاطب القا می شود و اوبا آرامش پیام را دریافت و درک می کند.این هنر در اعصار مختلف با مخاطبان زیادی رو به رو بوده و تاثیرات اجتمائی و دریافت های فرهنگی آن را، از سوق یافتن افراد جامعه به سمتش می توان فهمید. در دوره ای، حجاری و مجسمه سازی افکار انسان ها را به خود مشغول ساخته بود آنچنان که، به آن حد از باور تقدس برای آنها رسیدند و در دوره ای دیگر موسیقی آن چنانچه جایگاهی یافت که شاگردان صاحب سبک زیادی در دنیا به سمت آن آمدند و آموختند و برداشت کردند وسبک ها را ایجاد و به یکدیگر  منتقل نمودند و به آن درجه از تعالی رسید که به دین و عرفان راه یافت و از آن به عنوان نمادی از آرامش و غذای روح نام بردند و در دورانی به موازات حفظ باورهای دیگر از هنرهای شش گانه، نقاشی به عنوان اثری فاخر که در پرده های کوچک و بزرگ ذهن مخاطب را آنچنان درگیر خود ساخت، که راویانی برای نقل داستان آن به وجود آمدند و تاثیرات خود را بر جامعه گذاشتند(سعیدی،1397: 12) . دراوایل  قرن 21 با قدرتی که تئاتر به عنوان یک هنر شناخته شده نمایشی پیدا کرده بود، از 1878 م زمانی که ادوارد مایبریج باحمایت لاند استانفورد توانست نخستین تصویر متحرک دنیا را از حرکت یک اسب بگیرد، تا 1895 م که این تصویر ، جای خود را به تصاویر متحرک دیگربا تلاش افراد گوناگون داد ،تا وارد محلی بر پایه سینمای امروزی شدند.

   پذیرش ورود صحنه های متحرک سر گرم کننده که هیجان ویژه ای را به مخاطب منتقل می کرد، به این ترتیب آغاز شد؛  قلم داستان نویس این بار برای بازی هنرمند به صورت صامت جلوی دوربین به حرکت در آمد  تا 1906 که دوران تجاری سازی سینما که یک صنعت جهانی محسوب می شد، قوت ویژه ای گرفت.  

 به هر صورت، هنر هفتم بر پایه دانش و تربیت قلم نویسنده شکل می گیرد.  افکار یا در ذهن و یا بر روی کاغذ نوشته می شوند .

   اعمال فرهنگ در اینجا به قلم قدرتمند نویسندگانی است که داستانی را خلق و روایت می کنند؛ داستانی که  به روی پرده می رود و سپس به صورت تصویر دست به دست می شود، این  دست به دست شدن ها تصاویری را بدون نصیحت و آزار روانشناختی در ذهن مخاطب ایجاد می کند و آرام آرام درونی سازی فرهنگی صورت می پذیرد. نگرش ها متفاوت می شود و انسان سازی شکل می گیرد .  یک فیلمنامه بنیان و اساس کاری موفق و تاثیر گذار است و باید به موارد مهمی در ساخت و پرداخت آن توجه شود تا تاثیرات مثبت و ورای خشونت را در ذهن مخاطب ایجاد کند چنانکه دریافت ها را با اختیار خود پذیرا باشد نه به اجبار قانون(سعیدی،1397: 8).

چگونه یک سناریو جنائی موثر بنویسیم؟

زمانی که می خواهیم فیلمنامه ای بنویسیم، قطعا بدون داشتن ذهنیت قبلی در مورد داستانی که قرار است پردازش شود، دست به قلم نمی شویم چون کار بسیار اشتباهی است و با عدم موفقیت در ساختار مواجه خواهد شد .

همیشه این را بدانیم که نگارش یک فیلمنامه جامع و اصیل و ماندگار و البته صحیح و تاثیر گذار­، از نوشتن صد­ها فیلمنامه ضعیف و بی محتوا با ارزش تر است .

وقتی دست به قلم می شویم، اساسا در حال خلق موضوعی هستیم که باید به آن اندیشید .

 پس در دفتر یادادشتی که همیشه به همراه خواهیم داشت، بدون ترس و دلهره از اینکه آیا من می توانم اینهمه موضوع را به سرآنجام برسانم، بعد از نام خالق جهان هستی، نخست موضوعی را که به ذهنمان رسیده می نویسیم. در مرحله بعد، موضوع را در ذهن می پرورانیم؛ این اثر باید حکم مراقبت از جنینی را داشته باشد که مادر با دقت 9 ماه انتظار آن را می کشد . در خلق اثر جاودان و موثر هیچ عجله نباید باشد . باید بگذاریم اثر رسیده و جا افتاده شود تا زمان تولد . (مشکل بیشتر فیلمنامه هایی که با وجود کارگردان بنام بعد از تولید با استقبال مواجه نمی شوند و یا انتقاد های شدیدی بر آنها متوجه می شود شتاب زدگی در نوشتن فیلمنامه است).  

تولد یک ایده پردازش شده :  این بار محل این زایش مغز ما خواهد بود. مغز ما با دیدگاهمان نسبت به پیرامون تقویت می شود و دنیایی را که در تخیل  برای فیلمنامه ای که متولد خواهد شد، به بهترین حالت ممکن بستر سازی می کند . درست همانند پرنده ای که قبل از آمدن جوجه هایش محل نگهداری آنها را آماده کرده. پس  ذره ذره با دقت و اطمینان و بدون عجله و با صبر و حوصله به نگارش می پردازیم .

نکته : همیشه چند نکته کلیدی را برای بستر سازی نگارش  فیلمنامه موثر در نظر داشته باشید :

  1. خوب دیدن را تمرین کنید

یک خالق اثر  داستانی، آنگاه که نسبت به حقایق پیرامون خود بی طرف باشد، می تواند اثری بی نظیر را خلق کند؛ چون معلوم نیست مخاطب شما طرفدار کدام دسته از خوب یا بد و یا خنثی از داستانی است که رخ خواهد داد .  شاید بد او خوب باشد و آنچه شما نمی پذیرید را بپذیرد . شما زمانی می­توانید نظر خود را در مورد داستان جنائی خودبدهید، که اثرتان نوشته و تمام شده است و آماده نمایش به مخاطب باشد ؛این را همیشه بیاموزید که شما کلا صاحب یک نظر هستید و نمی توانید به جای همه نظر دهید . می توانید در مقام مخاطب، نه نویسنده داستان، نظری برای خود داشته باشید. و این زمانی است که در جایگاه مخاطبان داستان خود قرار گرفتید نه محکمه و داوری و قضاوت و اساسا یک نویسنده باید این را نهادینه کند که او برای همه می نویسد نه برای خودش! همه ای با انواع سلایق ،علائق و  فرهنگ ها .

نکته : قلم خود را آلوده به تجاری سازی نکنید

 وای به روزی که قلم نویسنده به جهت کسب درامد بیشتر تجاری شود و آنگاه است که باید با فرهنگ سازی و تاثیر گزاری مثبت به نفع اندوختن سرمایه،  خداحافظی کنیم و عرصه را برای محیطی آسیب پذیر در جامعه خالی از دریافت های فرهنگی باز بگذاریم .چیزی که امروزه در دنیای سینمای صنعتی نه سینمای صنعتی دنیا شاهد آنیم . بیشتر تهیه کنندگان فیلم و یا سرمایه گذاران فقط به دنبال موضوعاتی هستند که صرفا رکورد فروش بلیط سینما را بشکند حالا هر موضوعی با هر لحن ادبیاتی که می خواهد باشد . متفکران و منتقدان واقعی و پژوهشگران دلسوز عرصه سینما با دیدن این آمار به شدت نگران می شوند که چرا فیلم x که داستانی منسجم و آموزنده و کارگردانی با تجربه داشت از استقبال خوبی میان مردم برخوردار نبود و فیلم y که هیچ حرفی جز پردازش به ادبیات کوچه و خیابان و شوخی های رکیک بود با استقبال زیاد رو به رو شد ؟ این آماری خوشحال کننده برای سینما نیست بلکه یک فاجعه فرهنگی تلخ را گزارش می دهد . دست اندر کاران سینما نگران عدم استقبال مردم به دیدن فیلم داخل سینما هستند اما آوردن مردم به سینما به چه قیمت ؟ آمار مراجه کنندگان به سینما  

را با ساخت فیلم هایی که فرهنگ گریزی را تشویق می کنند بالا نمی برند بلکه باید به دنبال بودجه مناسب دولت برای حمایت و تولید فیلم های کارشناسی شده برای بستر سازی فرهنگی بود و بلیط سینما را ارزان کرد نه سطح شعور و ادراک مخاطب را .

بیشتر نویسندگان فیلمنامه نگران این هستندکه اثر برجسته فرهنگی آنها مورد حمایت سرمایه گزار و تهیه کننده قرار نمی گیرد پس باید به نوشتن سخیف و بی بنیه بپردازند تا نانی در آورده شود . در اینجا باید تاسف خود و یک نویسنده واقعی را در چنین مقامی شایسته نصیحت ندانست . تصمیم با خودتان است که چه مقدار از سهم علم خود را به جامعه هدیه خواهید داد .

با نویسنده ای که می خواهد واقعا در راستای فرهنگ جامعه موثر باشد ادامه می دهم :

“پس وقایع پیرامون خود را خوب ببینید و از هیچ واقعه جزئی و کلی به آسانی نگذرید. این برای قدرت بخشیدن ذهن شما در کارهای بعدی هم خیلی مفید است” .

  • ثبت آنچه مهم است .

اگر دوربین عکاسی یا تصویر برداری دارید، لحظات را در آرشیو خود ثبت کنید.مطمئنا این اسناد یک روز به شدت به دردتان می خورد و البته مستنداتی خواهند بود که گاهی لازم می شود در اختیار منتقدان قرار گیرد؛ البته منتقد بی طرف وگرنه این ظرفیت را در خود بالا ببرید که منتقدی سر راهتان قرار گیرد که حتی خورشیدِ در آسمان را انکار کند !

 در آثاری اینچنین صبر لازم است شما رسالت خود را انجام می دهید و برای جلب هیچ نظری استخدام نشدید ! پذیرفتن نظر های خوب را یاد بگیرید . بیشتر سکوت کنید و خوب گوش دهید گاهی انتقادی می شود که بعد از ماه ها آن را خواهید پذیرفت و مطمئن باشید با اعمال ویا قبول انتقاد دیگران کوچک نخواهید شد . در مقابل انتقاد های ناوارد هم لزومی به تایید نیست فقط شنونده باشید و با احترام کاغذ انتقاد را کنار بگذارید و بعد از مدتی باز به آن نگاه کنید تا مطمئن شوید واقعا انتقادی کاملا غلط بوده و یا می تواند در بهبود کارتان موثر باشد .

  • تخیل خود را فعال کنید .

بعد از پرورش دادن موضوع، یک هاله خیالی از آنچه قرار است اتفاق بیفتد داریم . همه ما نویسنده ها قبل از ساخته شدن فیلمنامه هایمان آنها را به بهترین شکل ممکن در ذهن خود ساخته و دیده ایم . حالا آنچه را می بینید، می نویسید. حتی شده در 5 خط . به عنوان مثال :

مدتیست به دنبال یک موضوع جذاب جنایی می گردید تا اینکه خبری در مورد یک قاتل سریالی می شنوید اما بر خلاف تصور دیگران معتقدید قبل از اعمال قانون باید زندگی او بررسی می شد،  تا جامعه درک کنند چرا به این کار دست زده و بیاموزند اگر چنین اتفاقی برای خود یا اطرافیانش می افتاد چه باید می کردند و چه نباید می کردند و حتی مقصر کیست ؟ این طرز نگاه متفاوت زیبنده یک نویسنده است چون مثل عوام جامعه ،بدون دانستن چیزی شروع به لعنت و نفرین قاتل نمی کند . اما شما هم در مورد قاتل چیزی نمی دانید  چون او  هم اصلا وارد مذاکره با شما  و هیچ کس نمی شود . در اینجاست که ذهن خلاق تان شروع به تراوش لحظاتی از زندگی قاتل می کند که شکست های زیادی در زندگی خورده و در جامعه مورد بی مهری قرار گرفته و این مسائل روی هم رفته منجر شده او تبدیل به یک هیولای کشتار جمعی شود .

پس دفتر خود را باز کنید و بنویسید:

داستان من در مورد زندگی یک قاتل سریالی  است . می خواهم زندگی سخت او را از کودکی تا حال نشان دهم. او بزرگ شده و به  حدی از توان رسیده که اکنون می خواهد از همه انتقام بگیرد . قربانیان خود را از میان یک قشر خواص از جامعه خود انتخاب می کند . آنها را به قتل می رساند . وقتی دستگیر می شود از کرده خود پشیمان نیست و راضی است .

نکته :

این چکیده مقطع را رو به روی خود قرار دهید و در ابتدا یک نگاه کلی به آن بیندازید .

خوب اینجا چیزهایی نوشته شده که شاید همه از آن خبر دارند . بیشتر شبیه یک خبر است تا داستان. چه چیز باید اتفاق بیفتد ؟

خوب در این مرحله کلمات کلیدی چکیده تان را خارج کنید در استخراج کلمات کلیدی ممنوعیتی ندارید چون پایان نامه یا رساله دکتری نمی نویسید . میخواهید داستانی موثر را پردازش کنید نه یک اثر خشک پژوهشی !  

کلمات کلیدی :

  1. داستان 2- زندگی 3- قاتل (سریالی )4- زندگی سخت 5- تجربه 6-انتقام 7-  قربانیان8- قشر خاص9- جامعه خود 10- قتل (ها) 11– دستگیری 12– حس رضایت   

چنین شد:

پس شما باید داستانی بسازید از زندگی یک قاتل سریالی که زندگی سخت او را کاملا نشان می دهد و از تجربیاتش با زبان فیلمنامه ای که می نویسید به صورت غیر مستقیم با مخاطب صحبت کند . [زیرا قاتلی که داستان شما از شخصیت او نشات گرفته ،  در حقیقت نمی خواهد با کسی حرف بزند]. “پس بهتر است برای قدرتمند تر شدن داستان خود قاتل را راوی قرار ندهید”   در مورد این موضوع در ادامه بحث خواهیم کرد.

ادامه : او به فکر انتقام است و قربانیان خود را از قشر خاصی از جامعه خود انتخاب کرده و قتل ها را پی در پی انجام می دهد و بلاخره دستگیر می شود او بعد از دستگیری، از اعمال خود احساس رضایت می کند.

شرح پردازش داستان بر اساس کلید واژه های استخراجی

کلمه 1 : داستان

اولین کلید واژه شما داستان است . در اصل سوالات ما باید در مورد پردازش داستان باشد .

از خودتان بپرسید این داستان چگونه تعریف خواهد شد ؟ آیا به صورت مستندی از زندگی اوست ؟ آیا با روایت خود او خواهد بود ؟ آیا یکی از بستگان نزدیک او این داستان را تعریف می کند ؟ آیا تیم کاراگاهی داستان را می گویند ؟

خوب تصمیم گیرنده شما هستید اما به موارد مهمی در این انتخاب توجه کنید . گفتیم اصل بر مبنای بی طرفیست .  از طرفی قاتل داستان ما سخن نمی گوید پس اگر داستانتان نزدیک به واقعیت است، راوی قاتل نخواهد بود . اگر یکی از بستگان تعریف می کند پس باید نوعی شریک جرم باشد چون ماجرا را می دانسته و هیچ عکس العملی برای جلوگیری از قتل های بعدی انجام نداده و اگر تیم کاراگاهی ماجرا را تعریف می کند بایدبه این مساله توجه کنیم که هیچ کاراگاهی توجه به روانشناسی بالینی در قاتل ندارد بلکه بیشتر توان خود را برای کشف لحظات جرم می کندو سعی در اعمال قانون به نفع خانواده مقتول دارد . در هر یک از موارد مذکور می توان داستان را ساخت و پرداخت پس توجه به جزئیات مانع از قضاوت های بعدی خواهد شد . 

کلمه 2 : زندگی

 زندگی شخصیت داستان، نه قاتل  از چه زمانی نشان داده خواهد شد . [توجه کنید زمانی که به صحنه های قبل از اولین قتل برمی گردید در نظر داشته باشید که شخصیت داستان شما هنوز قاتل نیست اما در داستان باید نکات ظریفی وجود داشته باشد که بررسی بالینی آنها در پایان داستان برای مخاطب پاسخ این پرسش را بدهد که چرا او قاتل سریالی یا قاتل شد ؟ ]

پس داستان زندگی او  را از کودکی ؟ از نوجوانی ؟ یا از آخر به اول تعریف خواهید کرد؟

نکته :

  تحقیق کنید در موارد مشابه، بیشترین آسیب های روانی در چه سنی رخ داده است و چرا ؟ گاهی تحقیر و تمسخر جامعه و یا سوء استفاده های غیر اخلاقی و یا بیماری های روانی خانوادگی منجر به بروز چنین حالات پایداری در فرد می شود. لذا در مورد حالات روحی روانی شخصیت داستان خود و شخصیت هایی که در کنار او قرار می گیرند تحقیق کنید . این فقط مختص این داستان جنایی نیست.  یک نویسنده واقعی کما اینکه طنز پرداز باشد باید در مورد شخصیتی که در داستانش خلق می کند، تحقیقات کافی داشته باشد .

توجه داشته باشید، ما در مورد شخصیت هایی می نویسیم که انسان هستند و یا حتی حیوان. پس در مورد حالات یه انسان واقعی ویا یک حیوان واقعی که در  داستان ما نقش دارند تحقیق کنیم و بگوییم چرا اینچنین رفتار مثبت ، منفی یا خنثی ای می کند؟ رفتار او چه تاثیر بر روند داستان می گذارد ؟او باید در چه حالتی قرار گیرد تا داستان من منسجم شود.

کلمه 3: قاتل  سریالی

در مورد قاتل های سریالی تحقیق کنید . قتل هایی که پی در پی انجام دادند چه شباهتی با داستان زندگی کاراکتر شما دارد ؟ این به شما کمک خواهد کرد بدون کپی برداری، برداشت های تحلیلی از رفتار او داشته باشید. این اشخاص اسناد دقیق مطالعاتی شما برای اثبات آنچه نوشته اید هستند.

کلمه 4:  زندگی سخت

زندگی سخت او را در ذهن خود تعریف کنید . چرا شما به عنوان نویسنده داستان زندگی او را سخت یا غیر معمول تشخیص داده اید ؟ یک بار هم از نظر او به زندگی سخت نگاه کنید و آن را تعریف کنید داستان زندگی سخت او را در گوشه ای برای خود پردازش کنید .آیا در فقر زندگی می کرده ؟آیا بدون پدر یا مادر یا زیر دست ناپدری و نامادری بزرگ شده ؟ آیا کودک کار بوده ؟ موارد تحقیر آمیززندگی وی چه بوده ؟ چه چیز باعث جریح شدن روح و روان او گشته (توجه کنید شما به عنوان یک نویسنده بی طرف  قصد تبرعه کردن او را ندارید و نمی خواهید مخاطب را قانع کنید که او حتما باید قاتل می شد )

کلمه 5  تجربه

شما از چه تجربه ای صحبت کرده اید ؟ قطعا تجربه تلخ و این تجربه تلخ در چهارچوب داستان شما باید تعریف و گنجانده شود . تجربه تلخ را هم از نظر خود و جامعه و هم از نظر او بررسی کنید . [وقتی قتلی اتفاق می افتد که به گوش همه می رسد هر کس با دیدگاه خاص خود به قضیه می نگرد و خود را معمولا جای خانواده مقتول قرار می دهد تا قاتل و یک حس انزحار عمومی نسبت به قاتل فشار زیادی را بر مجریان قانون وارد می آورد تا هر چه زودتر قصاص را انجام داده و جامعه را آرام کنند؛ اما این اشتباه بزرگ به دلیل عدم فرهنگ سازی صحیح در جامعه رخ داده . همدردی زیبا و انسانی است اما قتل عملی خشن و غیر انسانی است که بر خلاف نظرهای عموم باید ریشه یابی شود تا از ارتکاب مجدد آن جلوگیری شود . خشونت اعمال شده در محیط بازجوئی یا زندان و جامعه زندانیانی که از طریق رسانه و اخبار این انزجار را دریافت و فرهنگ سازی کردند قاتل را جریه تر کرده و هرگز حاضر به هیچ گونه همکاری با گروه های روانشناسی نخواهد شد تا تجربیات خود را در اختیار آنها بگذارد . از نظر یک قاتل، امروز یا فردا خواهد مرد پس بهتر است بقیه هم در سوالات خود غرق شوند و این یک اشتباه عمومی است که باید توسط جنائی نویس زبر دست فرهنگ سازی شود ] شما در حال روایت داستان زندگی قاتل هستید پس باید به گونه ای این تجربه تلخ را به مخاطب انتقال دهید که بتواند آن را درک کند و اینبار خود را به جای او بگذارد نه برای اینکه ببیند می توانستید شرایط او را تحمل کنید یا نه؟ صرفا برای درک این موضوع که چگونه او در چنین حالتی قرار گرفته(سعیدی ، 1398: 5) . اشخاصی که در چنین حالاتی مرتکب قتل شدند چه رفتاری از خود بروز دادند؟ چرا قادر به تحمل سختی نشدند ؟ چه کسانی مسبب این تجربه تلخ بودند ؟ نقش جامعه در مواجهه با افرادی با شرایط این فرد چیست ؟ نقش جامعه آن چیزیست که می توانید با زبان معکوس آن را روایت کنید و افرادی که تاثیرات مخربی بر روان اینگونه افراد دارند را پر رنگ تر نشان دهید . و همچنین افرادی که با توجهی کوچک می توانستند جلو بروز چنین مشکلاتی را بگیرند . اینجاست که تاثیر خود را بر روی مخاطب خواهید گذاشت و فرهنگ سازی در داستانتان شروع به فعالیت کرده است. یک جنائی نویس واقعی دست از مطالعه پژوهش های مرتبط با روانشناسی جرم بر نمی دارد .

چرا باید روانشناسی جرم را بدانید ؟

روانشناسی جرم، مطالعه ی علمی رفتار جنایی و فرایند های ذهنی ای که در ارتکاب جرم نقش داشتند است. پس با خواندن پژوهش هایی پیرامون جرم و جرم شناسی و روانشناسی جنائی، به شناخت دلایل و انگیزه های وقوع جرم و  جامعه پذیری، اجتماعی شدن، تجربه های دوران کودکی و محیط زندگی و همچنین نقش ژنتیک و اختلالات روان شناختی در ایجاد شخصیت فرد مجرم در هنگام اعمال جرم، پی خواهید برد (گسن،1379 ؛ به نقل از نجفي ابرند آبادي).

توجه کنید : همه چیز بسته به نوع نگارش شماست . شما می توانید صرفا برای هیجان بخشی به داستان، جامعه را تحریک و به تخریب بیشتر آن دامن بزنید و یا با پررنگ تر کردن نقش افرادی که تاثیر زیادی در خلق یک قاتل دارند از بروز مشکلات بعدی جلوگیری کنید . برای نوشتن تجربه از نگاه فرد باید به علم روانشناسی واقف شوید و در اصل کلام با رفتار و فرایند های ذهنی اشخاص ( Hockenbury & Hockenbury 2006 – p3  (آشنایی کامل داشته باشید .

کلمه 6 انتقام

حس انتقام زمانی رخ می دهد که شخص به آن درجه از انزجار و نفرت نائل آید که بخواهد به فردی که به او آسیب رسانده آسیبی جدی برساند تا آن حد که این احساس آزار دهنده در وی آرام گیرد . گاهی این حس آرام نمی شود و این کینه مرضی، فروکش نمی کند و قتل ها پی در پی انجام می شود در اینجاست که با یک بیمار روحی روانی سر و کار داریم و در مورد بیماری او باید به دقت تحقیق کرده و عوامل موثر در شکل گیری این بیماری به دقت بررسی شود . شما با تحقیقات خود قطعا داستانی قدرتمند می نویسید اما وظیفه فرهنگ سازی و تاثیر گذاری  را چگونه باید انجام داد ؟ خانواده هایی که در آنها بیماری روانی وجود دارد، کودکانی که در معرض بی اخلاقی جنسی قرار گرفتند، افرادی که به گونه پذیرفته ای مورد بی عدالتی از منظر قانون یا اجتماع بودند، فرزندانی که دوستان بزه کار دارند و یا در تعامل محیطی با آنها قرار دارند، همه اینها عواملی هستند که با خلق شخصیت و پردازش به آنها می توانید آژیر خطر را از زبان داستانتان به گوش مخاطب برسانید . به جای شخصیت های اضافی در داستان می توانید گزینه ها را از میان این افراد انتخاب کنید .

کلمه 7 قربانیان

قربانیان داستان چه کسانی هستند ؟  و چرا ؟

قربانی معمولا از نظر یک قاتل، شخصی است که می تواند مورد آزار قرار گیرد و کشته شود چرا که با کشتن این افراد احساس آرامش و امنیت می کند و یا حس مهم نبودن و دیده نشدن خود را با ارتکاب چنین قتل هایی می پوشاند . به شخصیت قربانیان داستان با دقت بپردازید اینجا لازم است تذکرات مهمی به افراد جامعه داده شود که روزانه  از مقابل هیولای درونی هزاران انسان بیمار می گذرند و باید دقت کنند . اینکه چرا شخصیت x   یا y  قربانی این داستان شدند؟ چه غفلتی باعث گزینش آنها شد؟همه اینها باید داستان پردازی شود و نیز فرهنگ حمایت از خود در مقابل آسیب های اجتمائی از طریق داستان به مخاطب منتقل نمود.

کلمه 8 : قشر خاص

این سوال را مطرح می کنیم که چرا قاتل باید قربانیان خود را از قشر خاصی مثل کودکان یا زنان و یا مردان و یا همسران خود انتخاب کند؟در پردازش داستان زندگی گذشته قاتل، جواب این سوال باید نهفته باشد .

کلمه 9 جامعه خود

این سوال استحکامی برای نگارش داستان به وجود می آید که چرا قاتل قربانیان را از جامعه محدود خود انتخاب کرده یا نکرده است . چه اتفاقی برای قاتل این انگیزه را پر رنگ کرده ؟ مردم جامعه داستان چگونه باید در داستان حضور داشته باشند و چه رفتاری را انجام داده یا ندهند که منجر به بروز چنین داستانی شده اند؟

کلمه 10 قتل ها

قتل در تعریف عمومی کشته شدن یک انسان به دست انسانی دیگر است . پس داستان مرگ یک انسان در میان است . در نگارش فیلمنامه فرهنگ ساز جنائی هر سه مورد قتل عمد، شبه  عمد و تصادفی مورد توجه است چرا که هر واقعه ای علاج پیش از وقوع دارد و این علاج در دست نویسنده تاثیر گذار فیلمنامه جنائی است . چون یک انسان کشته شده پس تحقیقات داستان با کاراکتر های پلیس جنائی ، دادگاه جنائی و… بررسی می شود . حال اگر قرار است شخصیت داستان در پایان هم بی گناه معرفی شود بیشتر داستان در معنی جنائی خود قرار دارد .

بحث جمع قتل (قتل ها) به این سبب است  که پیکره این مقاله را بر اساس مثال قتل های زنجیره ای قرار دادیم. 

کلمه 11 دستگیری

قاتل داستان چگونه دستگیر می شود ؟ شما به عنوان یک فرهنگ ساز، نباید اشتباه قاتل را در دستگیری او پررنگ کنید بلکه دستگیر شدن او را عاملی برای ترس تنبیهی، در مقابل مخاطب با بیان ظریف نه دلهره آور و مستحکم بیان نمایید . به عنوان مثال : تعداد زیادی مامور بر سر قاتل می ریزند و کتک زنان او را می برند . چند نکته را در نظر بگیرید . در جامعه انسانی خانواده های بی گناه زیادی بودند که شاهد قصاص یا اعمال قانون بر روی یکی از افراد خانواده خود بودند. زمانی که داستان شما به فیلم تبدیل می شود شاید کسانی آن را ببینند که فعل اشتباهی را انجام داده و با دیدن این صحنه از اعتراف کار خود بترسند یا در سکوت باعث شوند شخص بی گناه دیگری مجازات شود . حد و اندازه اعمال قانون در داستان، نه به آن اندازه رعب آور که خاطرات بد دیگران را زنده کند و از آنها نیز فردی منتقم بسازد و نه به آن اندازه اطمینان بخش باشد که هر کس هرگونه بی بند و باری را که دوست داشت انجام دهد . سعی شود در فیلم جنائی چون اساس بر تعلیم و فرهنگ سازیست قدرت داستان در بخش های داستانی مراحل پیش از دستگیری   پررنگ تر و انزوای قاتل و عدم آزادی او بر اساس فعلی که  مرتکب شده نیز در نظر گرفته شود .

کلمه 12 حس رضایت

بیشتر قاتلین در مراحل پس از اعتراف، از حرکت خود ابراز ندامت می کنند . این ندامت عموما واقعیست چون بر تصمیم غلطی که بر اساس غفلت و خشونت گرفته اند واقف شدندو اینچنین، شانس خود را برای گرفتن رضایت از اولیاء دم افزایش می دهند .

اما در خلاصه داستان شما چنین نوشته شده که قاتل، قتل های پی در پی انجام داده و از انجام آنها احساس رضایت می کند پس باید به دنبال نام بیماری و علائم آشکار یا پنهان (به شکل رویا نویسی از ذهن قاتل) هزیان ها یا حالات جنون آمیز وی ، علایق و نگرش او به جامعه ، نحوه انتخاب و رنگ لباس و حتی خوراکی ها، تحصیل یا عدم تحصیل ، رفاه یا عدم رفاه مالی و روابط اجتمائی وی با اطرافیان و خانواده بپردازید . توجه کنید در راستای فرهنگ سازی داستانی، تصور عمومی مردم از یک قاتل سریالی را بر هم بزنید [ذهنیت مردم نسبت به یک قاتل سریالی عموما یک مرد فقیر تحقیر شده با یک خودروی ارزان قیمت است ] شما به عنوان یک نویسنده جنائی باید احساس کنید که، در جامعه جهانی قاتلان زیادی وجود دارند که قتل هایشان برملا نشده و یا شاید شخص دیگری به جای آنها برای تمکن مالی خانواده و یا اقبال بد قتلی را به گردن گرفته ویا برگرندش نهادند به هر حال  هزار شاید دیگر وجود دارد  که در ذهن مخاطب نیست و شما باید با سنت شکنی و فرهنگ سازی دقت مردم را نسبت به اطرافیان و جامعه بیشتر کنید . مردم باید بدانند اولین کسی که از آنها و خانوادشان باید مراقبت کند خود آنها هستند نه هیچ کس دیگری و نباید هیچ اطمینانی قاطعی از افراد جامعه خود در جنسیت و سن و سال و هر پست و منصب و مقامی داشته باشند. نحوه نگارش این نوع از متن باید با دقت و در قالب دیالوگ های ظریف تاثیر گذار باشد و حس جامعه گریزی و شک و تردید و افکار پارانوئیدی را در افراد ایجاد ننماید .

حال وقت آن رسیده که این مجموعه منسجم در کنار هم قرار گیرد و اثری ماندگار و تاثیر گذار به وجود آید .

جمع بندی و نتیجه گیری

برای یک جنایی نویس واقعی، توصیه می کنم که همیشه فایل صوتی اعترافات قاتلان مختلف از سراسر دنیا را مرور و گوش کند و از میان کلام آنها کلید واژه هایی را، برای داستان های بعدی خود نگه دارد .  این فایل ها در سایت های مرجع مربوطه به حوادث جنایی موجود است . این یک تحقیق میدانی برای شما خواهد بود تا به تجربیات ذهنی تان افزوده شود.

توجه داشته باشید فتوکپی کردن زندگی یک قاتل، سرنوشت نامه است نه فیلمنامه جنایی واقعی وموثر. هیچ گاه چیزی را که همه می دانند دوباره ننویسید مگر آنکه مقصودی از روایت زندگی او داشته و یا می خواهید اعتراضی بر نگرش جامعه نسبت  به سرنوشت وی اعلام کنید؛ ولی توجه داشته باشید که این اعتراض، نظر شخصی شما نباشد بلکه مجموعه ای از مستندات قوی و پذیرفته شده باشد و اگر نه، هرگز این کار را نکنید .  

یک اثر ماندگار کما داستانی، بدون پژوهش بی ارزش است . در مورد حالات ،رفتار و جامعه پیرامون زندگی شخصیت داستانی خود، حتی لوکیشن هایی که شخصیت شما با آنها سرو کار دارد ، حتما تحقیق کنید . باور های او را در قالب داستان به تصویر بکشید به لبخند ها و حالات غمگین و مکان هایی که از آنها احساس خوب یا بد و یا عکس العمل منزجر کننده ای بروز می دهد توجه کنید و بنویسید.

پیش از شروع تحقیق فیش برداری کنید و بعد گردآوری را آغاز کنید . در پایان می دانید که اثری که نوشته اید، تقریبا بی نقص است و شما وظیفه خود را به عنوان یک نویسنده با داستانی موثر و فرهنگ ساز ، به درستی انجام داده اید از طرفی  کار خود را با رفرنس دهی به پژوهش هایی که صورت گرفته، درانتهای  فیلمنامه برای کارگردان و مخاطبان ارزشمند تر کنید .

وقتی خلاصه ای از داستان را نوشتید،  برای شکل بخشی به آن، شخصیت هایی لازم است که بتوانند با گفتن دیالوگ و یا حرکات موثر خود ،ماجرا را برای مخاطب در قالب آنچه می گویند و انجام می دهند،نشان دهند. با کمک صحنه هایی که در کنار هم قرار می گیرند شخصیت ها را بر مبنای کلید واژه های داستان انتخاب کنید و از آوردن شخصیت های غیر موثر در داستان جدا بپرهیزید .

خیلی ها می پسندند داستان قهرمانی داشته باشد و گاهی اتفاق می افتد که یک گروه با هم قهرمانان داستان هستند. در داستان های جنائی اکشن و یا گاهی اسلشر (ژانر وحشت) معمولا این اتفاق می افتد؛

از یک موضوع کوچک می توان ده ها تحلیل استخراج نمود و این تحلیل ها را پردازش کرد و به داستانی مجزا رسید همه این تحلیل را در ذهن خود انجام دهید.  برای سوالاتی که مطرح می کنید تخیل پردازی کنید. شما یک موضوع دارید که فقط باید از آن یک داستان که عالی ترین پردازش شما را به خود اختصاص داده نه چند داستان با یک موضوع بیرون آورید .که متاسفانه امروزه شاهد این نوع اشتباهات توسط برخی فیلمنامه نویسان هستیم که از یک داستان چندین پردازش مشابه هم بیرون می آورند. اگر ژانری مورد پسند عموم قرار گرفت مدام همه نگاه ها به سمت آن ژانر می رود چنانکه در هالیوود داستان های تخیلی و اکشن با موضوعات نزدیک به هم و در ایران ژانر کمدی بدون تحلیل ومحتوی بسیار تکرار می شود . نویسنده جنائی مطالعه دقیق در مورد ژانر جنائی و اسلشر داشته باشد و این دو را در هم نیا میزد چون از ساختار فیلمنامه هدفمند و تاثیر گزار جنائی  دور خواهد شد و ذهن مخاطب به جای درگیر شدن با معماهای داستان جنائی پلیس یا جنائی روانشناسی ، درگیر انتظار لحظاتی که قرار است ترس برای وی اتفاق بیفتد می شود . در مقالات بعدی نحوه نگارش ژانر های اسلشر و هدفمند نمودن آنها و نیز نحوه پردازش به داستان جنائی با معما سازی پیچیده را مورد بررسی قرار خواهیم داد .     

فهرست منابع :

  1. Baron, Robert. Byrne, Donn.1998.Oklahoma State University,p:11.

2.      Hockenbury, Don& Sandra,Hockenbury.2006.Discovering Psychology, Princeton, N.J Recording for the Blind & Dyslexic:p 3.

  • Saidi,eliza.1395. The role of art in changing social, cultural, political and economic attitudes in Iran and the world,p:2
    • Saidi,eliza.1397. Investigating the Styles and Psychological Effects Affected by Painting of the Qajar Behaviorist Painters on the Visual Status,p:12
    • Saidi,eliza.1397. Method of Writing Criminal Techniques for Screenplay,p:8.
    • Saidi,eliza.1398. How to observe ethical principles and respect for the privacy of people in scriptwriting,p:5
  • گسن، ريمون . 1379 .، روابط ميان پيشگيري وضعي و كنترل جرم، ترجمه دكتر علي حسين نجفي ابرند آبادي، تهران.

منابع پیشنهادی نگارنده، برای پژوهش فیلمنامه نویسان جنائی :

  • كاندا، زيوا . 1384 . شناخت اجتماعي چگونه خود، ديگران و جهان را درك كنيم؟ ، حسين كاوياني، پژوهشكده علوم شناختي، تهران.
    • كيسي، اوئن . 1386 . دلايل ديجيتالي و جرم رايانه اي؛ علم قانوني، رايانه ها و اينترنت، امير حسين جلالي فراهاني، علي شايان، انتشارات سلسبيل، تهران.
    • گسن ،ريمون . 1380. جرم شناسي نظري، ترجمه مهدي كي نيا، نشر مترجم،تهران.
    • گسن، ريمون . 1379 . روابط ميان پيشگيري وضعي و كنترل جرم، ترجمه دكتر علي حسين نجفي ابرند آبادي، تهران.
    • گسن، ريمون . 1385 . جرم شناسي كاربردي، ترجمه مهدي كي نيا، مجمع علمي و فرهنگي مجد،تهران.
    • گورف، فرانسوا . 1382 . روان شناسي قضايي، دكتر محمد حسين سروري، انتشارات نگاه.
    • لازرژ، كريستين . 1382 . درآمدي به سياست جنايي، علي حسين نجفي ابرند آبادي، نشر ميزان.
    • لپز، ژرار و ژينا فيلزولا . 1379 . بزه ديده شناسي، روح الدين كرد عليوند ، احمد محمدي، مجمع علمي و فرهنگي مجد.
    • محمدي اصل، عباس . 1384 . بزه كاري نوجوانان و نظريه هاي انحراف اجتماعي، نشر علم، تهران.
    • مطهري، مرتضي . 1379. حق و باطل در زمينه جامعه و تاريخ، انتشارات صدرا، تهران.
    • مظلومان، رضا . 1355 . كروموزوم و جنايت، انتشارات دانشگاه تهران.
    • معاونت آموزش قوه قضائيه . 1387 . آشنايي با جرم پول شويي، انتشارات جاودانه.
    • مك برايد، شن . 1375 . يك جهان چندين صدا، انتشارات سروش، تهران.
    • منصور، محمود . 1356 . زمينه بررسي بزه كاري كودكان و نوجوانان، نشر مهر، تهران.
    • مير خليلي، سيد محمود . 1388 . پيشگيري وضعي از بزه كاري با نگاهي به سياست جنايي اسلام ،سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، تهران.
    • ناصري، علي اكبر . 1386 . سياست جنايي داخلي و بين المللي مواد مخدر، نشر خرسندي، تهران.
    • نجفي ابرند آبادي، علي حسين . 1377 . دانشنامه جرم شناسي، موسسه گنج دانش، تهران.
    • نجفي ابرندآبادي، علي حسين . 1379 .سياست جنايي، مجمع علمي و فرهنگي مجد تهران.
    • نجفي توانا، علي . 1382 . نابهنجاري و بزه كاري اطفال و نوجوانان، نشر راه تربيت، تهران.
    • نجفي توانا، علي . 1384 . جرم شناسي، انتشارات آموزش و سنجش، تهران.
    • نور بها، رضا . 1383 . زمينه جرم شناسي، انتشارات گنج دانش، تهران.
    • واحدي نوايي، آوا . 1380 . نظام جزايي ايران در عصر ساسانيان، نشر ميزان.
    • والك ليت، ساندرا . 1386 . شناخت جرم شناسي، حميد رضا ملك محمدي، نشر ميزان.
    • وايت، راب؛ هينز، فيونا . 1387 . جرم و جرم شناسي ، علي سليمي، محسن كارخانه، فريد مخاطب قمي، پژوهشكده حوزه و دانشگاه، تهران.
    • وايت، راب؛ هينس، فيونا . 1386 . در آمدي بر جرم و جرم شناسي ، مير روح الله صديق، نشردادگستر.
    • ولد، جرج؛ برنارد، توماس؛ اس نيپس، جفري .1380 . جرم شناسي نظري ، علي شجاعي، انتشارات سمت.
    • ويلسن روس، هلن . 1377. جامعه شناسي همنوايي و كجروي ، شهين دخت خوارزمي، چاپ دوم،نشر خوارزمي.
    • ويليامز. فرانك پي، مك شين . ماري لين د ي. 1386 ..نظريه هاي جرم شناسي ، حميد رضا ملك محمدي، بنياد حقوقي ميزان، تهران.
    • وينفري، توماس ال . 1388 . نظريه هاي جرم شناسي ، سيد رضا افتخاري، انتشارات دانشگاه آزاد  اسلامي، گناباد.
    • هرناندو گوفر، بوانديا . 1380 .، جرايم شهري، فاطمه گيوه چيان، دفتر پژوهش هاي فرهنگي، تهران.
    • ياووزار، هالوگ . 1382. ناسازگاري و بزهكاري در كودكان، قدير گلكاريان، انتشارات طلاييه.

[1] -elizasaidi