فیلمنامه کاراگاه آقای حشمتی

نویسنده آقای عباس اشرفی

ژانر: جنایی- کمدی

 

معرفی سریال

آقای حشمتی کارآگاهی باسابقه-اما بی عرضه- است که در آستانه‌ی بازنشستگی قرار دارد و می خواهد خودش را بکشد. او بار شکست عاطفی سنگینی را به دوش می‌کشد: همسر و دخترش سال‌هاست که او را ترک کرده‌ و در شهر آمل ساکن هستند. کارآگاه حشمتی قصد دارد برای آخرین بار به دیدن دخترش برود و در راه برگشت کلک خودش را بکند. او معتقد است، که پالتو یکسر کتان ایتالیایی ، جلوه ای قهرمان گونه در نظر دخترش خواهد داشت. و چون حشمتی قرار است بمیرد، چه بهتر که تصویر خوبی در خاطر دخترش بماند.. بر این حساب پالتو را از همسایه‌ی پول دارش قرض می‌گیرد و راهی آمل می‌شود. در راه برگشت وقتی قصد دارد تصمیم به خودکشی اش را عملی کند، در معرض اتفاقاتی قرار می‌گیرد که زندگی اش را دگرگون می کند: وارد یک معامله مواد می شود اما رودست می خورد. برای نجات جان دخترش به بانک ملی مرکزی آمل دستبرد می زند.اداره ژاندارمری را خلع سلاح می کند. وخیلی کارهای دیگر می کند ؛ که عمدتا با خراب کاری همراه است… پالتو یکسر کتان ایتالیایی چگونه مسیر زندگی او را تغییر می‌دهد؟

درباره شخصیت “کاراگاه آقای حشمتی”
آقای حشمتی پلیسی معمولی است با کلی بلندپروازی‌ که از پیشانی‌نوشت بدش نتوانسته به هیچکدام از آرزوهاش برسد؛ اما با اینکه هیچ‌وقت نتوانسته قهرمان زندگی خودش یا هرکس دیگری باشد، در معمولی بودن و لذت بردن از علی‌السویه‌ترین جزئیات زندگی روزمره تبحر بی نظیری دارد! حشمتی عاشق فوتبال است. تیم مورد علاقه‌اش هم صنایع کاغذ مازندران است. شش ماهی می‌شود که از اداره پلیس طلب دارد اما همین که می‌تواند سوار بنز سازمانی اداره شود برایش کافی‌ست، چون حشمتی دیوانه‌ی ماشین‌های دهه‌ی ۷۰ تا ۸۰ میلادی است: بنز، پیکان دولوکس یا شورلت ۱۹۷۶. او همیشه ساعت کاسیویی که خیلی دوستش دارد را توی دست می‌اندازد. حتی وقتی از کار افتاده؛ چون هم هدیه همسر سابقش است و هم چون حشمتی برند کاسیو را خیلی دوست دارد. تلویزیونش خراب است ولی اصلا مهم نیست چون حشمتی همیشه رادیو را ترجیح میدهد.

نام قسمت ها :

۱.درباره ی مرگ

۲.معامله ی مواد

۳.در نامیدی بسی امید است

۴.به خاطر دخترم

۵.گور پدرت آقای رئیس!.